سی کتاب

برای عامه

سی کتاب

برای عامه

داستانی از چد سیمسون

فرض کنید x

نویسنده: چد سیمسون
مترجم: هادی عظیمی

فرض کنید x برابر است با درست لحظه ای پس از اینکه پسر به دختر می گوید می خواهد یک کلوپ برای کسانی که از کامپیوتر سر درمی آورند، راه بیندازد. الان تابستان است، سال 1984 و اینجا زمین بازی مدرسه ابتدایی شان است. دختر روی تابی که در قطعه زمین فرسایش یافته ای قرار گرفته، بی حرکت نشسته است. پسر کمی دورتر ایستاده و یک دستش روی زنجیر تابِ کناری است.
    
فرض کنید y برابر است با صدای خنده دختر. صدای خنده او مثل صدای زنگ تلفن مزاحمی ساعت 3 صبح است. صدای خنده اش کمی هم شرورانه به نظر می آید. دختر سرش را عقب می آورد و هرچند پسر y خنده دختر را پس از لحظه x می شنود، نمی تواند به موهایش خیره نشود. باور نمی کند که موهای دختر آنقدر سیاه، آنقدر براق و آنقدر کامل و بی عیب باشد. دختر از روی تاب بلند می شود و می پرسد، «آخه از کامپیوتر چی می دونی؟» سال 1984 است و هیچ کس در این مدرسه ابتدایی – یا کلادر مان موثِ الینونیز – چیز زیادی درباره کامپیوتر نمی داند.
    
فرض کنید z برابر است با تغییر چهره پسر. تغییر چهره اش واکنشی به سوال دختر نیست، بلکه به خنده اوست. او می خواست دختر را با این قضیه کلوپ کامپیوتر تحت تاثیر قرار دهد. می داند که دختر از او باهوش تر است. می داند که دختر در واقع از همه بچه های دیگر در کلاس پنجم باهوش تر است و می داند که در کلاس ششم وقتی درس جبر مقدماتی را شروع کنند، آنجا هم از همه باهوش تر خواهد بود. پسر نمی تواند جلوی z چهره اش را بگیرد. احساس تحقیر می کند. گوش هایش دو شعله کوچک آتش شده اند و موها و صورت دختر، کم کم در نظرش تار می شوند. دختر دیگر نمی خندد، اما پسر، همچنان که به دنبال متغیری است تا بتواند کاری کند که انگار هیچ کدام از این اتفاق ها نیفتاده، هنوز می تواند شبح خنده دختر را بشنود.
    
لحظه ای بعد، دختر که به نحوی متوجه احساس تحقیر پسر می شود و می خواهد ناراحتی اش را از بین ببرد، به او نزدیک خواهد شد. اما پسر فکر خواهد کرد که دختر می خواهد چیزی بگوید یا کاری بکند که حتی از حرف قبلی اش هم بدتر باشد و رفتار دختر را بد برداشت می کند. وقتی دختر به او نزدیک می شود پسر با لگد به شکم او خواهد زد – محکم تر از هر لگدی که تاکنون به کسی زده. پسر حتی قبل از اینکه دختر شروع به گریه کند پشیمان خواهد شد. دختر دولاخواهد شد، به نفس نفس خواهد افتاد و با چشمان قرمز به او نگاه خواهد کرد و پسر خواهد فهمید که صدمه ای که به دختر وارد کرده دست کم برابر با اما شاید بزرگ تر از صدمه ای است که دختر با y خنده اش به او وارد کرد. پسر احساس بسیار بدی خواهد داشت و بلافاصله به گذشته، به x فکر خواهد کرد، متغیری که تمام این معادله مزخرف را شروع کرد.
    
فرض کنید x برابر با درست لحظه ای پس از اینکه پسر درباره کلوپ کامپیوتری به دختر می گوید، نباشد، بلکه برابر است با درست لحظه ای پیش از آن.
    
فرض کنید x این باشد که پسر هیچ چیزی درباره این کلوپ نگوید و در عوض چیزی بگوید که همیشه می خواست به دختر بگوید.
    
فرض کنید x کاملایک رفتار دیگر باشد. رفتاری صادقانه. محبت آمیز.
    
فرض کنید x.
    
چد سیمسون با داستانک « فرض کنید « x برنده دومین مسابقه مایکرو اوارد در سال 2009 شد.
    
    
 
روزنامه شرق ، شماره 1605 به تاریخ 26/5/91، صفحه 12 (صفحه آخر(

معرفی کتاب آشنایی با مفاهیم بورس

نام کتاب: آشنایی با مفاهیم بورس اوراق بهادار

نویسنده: محمدرضا مهران‌فر

انتشارات: چالش

چاپ اول: تابستان 1387

چاپ سوم: پائیز 1389

تیراژ: 2000 نسخه

قیمت: 5000 تومان

تعداد صفحات: 144 ص

جوایز: برگزیده نخستین جشنواره برترین‌های بازار سرمایه

 

امروزه بیش از هر زمان دیگری نقش و اهمیت بازار بورس، در اصلاح و بهبود ساختارهای اقتصادی یک کشور مورد اذعان و تاکید قاطبه صاحب‌نظران مطرح اقتصادی جهان ‌قرار گرفته‌است. تا آنجا که بسیاری میزان توسعه یافته‌گی بازارهای مالی یک کشور را معیار معناداری از مقدار رشد اقتصادی و صنعتی آن کشور برمی‌شمرند.


در ایران نیز سالیانی است که کم و بیش این مهم، مورد توجه مسئولین و کارشناسان اقتصادی قرار گرفته و گسترش بازار سرمایه در ایران و معرفی فواید سرمایه‌گذاری در بورس به اقشار بیشتری از مردم، از جمله راهبر‌د‌های آنان برای اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور قرار گرفته‌ است.

از طرفی دیگر با اضافه شدن به شرکت‌هایی که به عرضه سهامشان در بورس اوراق بهادار مبادرت ورزیدند و اطلاع رسانی‌های بیشتر در زمینۀ فواید سرمایه گذاری در سهام شرکتها، به مرور تاحدودی توجه عمومی نیز به سمت این بازار جلب شده و عده بیشتری پا به عرصه خرید و فروش سهام گذاشتند.


با وجود آنکه بورس اوراق بهادار، در سالهای اخیر فارغ از رکودها و رشدهای فصلی مرسوم خود، بازار کم‌بازدهی هم به حساب نمی‌آمده است، اما این را نمی‌توان به معنی منتفع شدن همه سرمایه‌گذارانش تلقی کرد. در واقع برعکس اگر شخصی بخواهد پای صحبت اکثر کسانی که به صورت مقطعی، پراکنده و غیر حرفه‌ای به خرید و فروش سهام مبادرت ورزیده‌اند بنشیند، با سِیلی از خاطرات بد از ضررهای قابل توجه و سقوط‌های غیر قابل پیش‌بینی و بدشانسی‌ها‌ و نحسی‌های بازار و... مواجه خواهد شد.


درواقع به اذعان خود دست‌اندرکاران بورس، درمجموع غالب مشتریان تازه‌وارد به بورس، معمولا در معاملات اولیه خود متضرر می‌گردند و این به علت عدم آشنایی آنان از زیر و بم‌های سرمایه‌گذاری در بورس و کلاً آگاهی اندک آنان از کلیات و جزئیات این بازار است.


بورس اوراق بهادار بازاری رسمی و سازمان یافته است که داد و ستد در آن دارای قوانین و مقررات خاص خود می‌باشد. به نظر من یک سرمایه‌گذار در بورس اگر به فکر کسب منفعت در این بازار می‌باشد، می‌بایست در درجه اول اطلاعات اولیه‌ای از ماهیت این بازار بدست آورد و ابتدائا با مفاهیم کلی‌ که الفبای بورس را تشکیل می‌دهند از جمله نحوه داد و ستد، ارکان این بازار، نهادهای متصدی داد و ستد، ابزارهای مالی، قوانین خرید و فروش، ساختار و ماهیت شرکت سهامی و.... آشنا گردد و سپس سعی نماید بسته به میزان علاقه‌ و عزمش، متد تجزیه و تحلیل تکنیکی یا بنیادی‌یی را که به وسیله آنها قادر خواهد گشت میزان ارزندگی و بازدهی احتمالی سهمی خاص را ارزیابی و یا پیش‌بینی نماید، فرا گیرد.


کتاب «آشنایی با مفاهیم بورس اوراق بهادار» نوشتۀ محمدرضا مهران‌فر را می‌توان درواقع حاوی الفبایی دانست که فراگیری آنها برای وارد شدن به دنیای پر رمز و راز بورس اوراق بهادار هرچند کافی نیست اما بلاشک ضروری است.


در این کتاب، ضمن اینکه مختصری از تاریخچه پیدایش بورس در جهان و ایران را می‌خوانید، می توانید با ساختارهای حقوقی و مالی شرکتهای بورسی آشنا شوید، نهادهای مالی‌ای چون صندوق‌های سرمایه گذاری، کارگزاری‌ها، بازار سازان و... همچنین ابزارهای مالی‌ای چون حق تقدم، اوراق مشارکت، صکوک و ... را بشناسید. و در نهایت راههای تحلیل ارزش سهام و همچنین خرید و فروش آن و دهها اطلاعات و دانستنی‌های مفید دیگر را فرا بگیرید.


گنجاندن کتاب «آشنایی با مفاهیم بورس اوراق بهادار» در لیست کتب مورد نیاز اقتصادی، را به همه علاقه‌مندان به این زمینه از اقتصاد توصیه می‌نمایم.


بچه ها به ما چه می آموزند ؟ پیرو فروچی

نویسنده در کتاب با ذکر نمونه‌هایی از زندگی افراد و روابط والدین با فرزندان، این نکته را مطرح می‌سازد که فرزندان قادرند راه رشد، تغییر و تکامل والدین را فراهم سازند.

به گزارش خبرآنلاین، چاپ دوم «بچه هایمان به ما چه می آموزند» نوشته پیرو فروچی در شاخه روانشناسی نشر نی منتشر شد. نویسنده در کتاب با ذکر نمونه‌هایی از زندگی افراد و روابط والدین با فرزندان، این نکته را مطرح می‌سازد که فرزندان قادرند راه رشد، تغییر و تکامل والدین را فراهم سازند. او می‌گوید: «به رغم شک و تردیدها، خستگی‌ها و افسردگی‌های روزمره این بچه‌هایمان هستند که دست ما را می‌گیرند و قدم به قدم راهنمایی‌مان می‌کنند تا به جایی که باید برسیم

 
این کتاب، اثری سحرآمیز ا‌ست مملو از شوخی‌های جالب و به ما نشان می‌دهد که اگر دست از شنیدن و آموختن برداریم، هر لحظه بودن در کنار بچه‌ها می‌تواند فرصتی بی‌نظیر برای تغییرکردن و رشد به ما بدهد.
پیرو فروچی روان‌درمانگر معتبر ایتالیایی معتقد است سفر پدرومادری راهی‌ست به‌سوی تحول و تکامل، توالی تجربیاتی که می‌تواند ما را غنی کند، تجربه‌ای که هیچ درس و دانشگاه و کتابی نمی‌تواند در ما پدید آورد. ناشر در توضیح این کتاب آورده است: «با زندگی در کنار بچه‌ها همه چیز رنگ و بوی دیگری می‌گیرد، زیبایی، عشق، معصومیت، بازی، درد و حتی مرگ. چیزی که باعث تمایز این کتاب از دیگر کتاب‌های روانشناسی دربارهٔ بچه‌ها می‌شود این است که فروچی در پی معادلات معمول روابط بچه‌ها و پدر و مادرها نیست و نمی‌خواهد به ما یادآوری کند چه نکاتی را باید به بچه‌هایمان بیاموزیم بلکه به آینه‌ای که بچه‌ها جلوی روی بزرگترها می‌گیرند نگاه می‌کند و می‌کوشد به خودانگیختگی و آگاهی اخلاقی دست یابد و در نهایت به اصلاح خود و رفتارهای نادرست ناخودآگاهش می‌رسد. »
 

این کتاب خواندنی با قیمت 2500 تومان وارد بازار نشر شده است.

ساکنان پایتخت برای تهیه این کتاب  می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. هموطنان سایر شهر‌ها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، می‌توانند تلفنی سفارش خرید بدهند.

منبع: خبر آنلاین

آرتیست


نام فیلم: هنرمند، یا آرتیست (
Artist)

کارگردان: مایکل (یا میشل!) هازاناویسیوس

بازیگران: ژان دوژاردن و برنیس بژو

جوایز: برندۀ 7 جایزه «بفتا» که عبارت بودند از بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر مرد، فیلنامه، موسیقی، فیلم برداری و طراحی لباس. نامزد 6 جایزۀ «گلدن گلوب» که جوایز بخش بهترین فیلم کمدی، بهترین بازیگر مرد و بهترین موزیک متن را دریافت کرد. برندۀ جوایزی از حلقه منتقدان فیلم لندن و انجمن کارگردانان آمریکا و در نهایت نامزد دریافت 10 جایزۀ «اسکار»....

 


      داستان این فیلم در سالهای بین 1927 تا 1932 جریان دارد که دورۀ گذار سینمای صامت به عصر سینمای صدادار به حساب می‌آید. قهرمان داستان جورج والنتین (با بازی ژان دوژاردن) یک ستارۀ محبوب سینمای صامت آن‌دوران است که به مرور زمان با افول رونق فیلم‌های صامت کم‌کم چهرۀ او هم به حاشیه رفته و به دست فراموشی سپرده می‌شود. امّا او که مردی مغرور و متّکی به نفس است، تسلیم این موج نوی سینمایی نشده و سعی می‌کند در مقابل آن بایستد، غافل از اینکه این موج عظیم‌تر از آنست که بتوان به تنهایی در مقابل آن مقاومت کرد و بالطبع این ستارۀ تنها و سنتی را نیز در برگرفته و بسرعت می‌شکند. همزمانی این مسئله با دوران رکود اقتصادی آمریکا و سقوط سهام‌های بورسی بالکل جورج رانده شده از سینما را ورشکسته کرده و به نابودی‌اش منجر می‌گردد. امّا در مقابل، همزمان با سقوط این ستارۀ ورشکسته، زنی جوان که اتفاقا به واسطۀ او پا به دنیای سینما گذاشته کم‌کم پیشرف کرده و به نمایندگی از دنیای نوی سینما قدم‌به‌قدم پله‌های ترقی را می‌پیماید و به اوج شهرت و محبوبیت می‌رسد...


      این فیلم را می‌توان سوگنامه‌ای برای دوران باشکوه، رمانتیک و پرشور سینمای صامت دانست، که ناجوانمردانه بنا به تقدیر تاریخ، با ورود تکنولوژی و امکانات مدرن به سینما زیر پا له شد، و دیگر مجالی برای ابراز وجود نیافت. دورانی که احساسات و عواطف بی‌پیرایه، به صادقانه‌ترین شکل ممکن در سینما نمایش داده شده و به تماشاگر انتقال می‌یافت؛ و در مقابل مخاطب نیز بدون گرفتن هیچ ژست روشن‌فکری یا منتقدانه، برای لذت بردن به سینما رفته و به سادگی نیز عشق عمیق خود را نسبت به بازیگران فیلم ابراز می‌‌داشت....


      نکته‌ جالب توجه درمورد این فیلم، این‌است که با وجودی که فیلم از یک داستان خطی، غیر پیچیده و نه‌چندان نوآورانه برخوردار بوده و در عین حال سیاه سفید و صامت می‌باشد اما نگاه‌های بسیاری را به خود جلب کرده و مورد تحسین بسیاری از منتقدان و عموم مردم قرار گرفته است. به نظر شخص من دلیل این مسئله را جدا از تدوین کاملا حرفه‌ای این فیلم و بازی بی‌نقص و به یادماندنی بازیگرانش -مخصوصا آقای ژان دوژاردن فرانسوی- و البته موسیقی زیبای لودویک بورس و دهها حسن دیگر!!.. باید در هوشمندی‌‌ای جستجو کرد که در نهاد این فیلم مستتر است. کیفیت این هوشمندی مرزی را می‌سازد که گذر از آن می‌تواند یک فیلم را به یک اثر ماندگار و یا به یک افتضاح تاریخی! بدل کند. وجود این هوشمندی زمانی واجب می‌نماید که فیلم بخواهد «عامدانه» -حالا به قصد هجو یا تحسین یک ژانر خاص- مرتکب همان سبک و عملی بشود که بنا به شرایط، فی‌نفسه پسندیده و جذاب نیست و یا مورد نقد منتقدان آن ژانر هنری است. اینگونه آثار معمولا به روشنی این مطلب را می‌رسانند که ما خود مبرا از این سبک، نگاهی از بالا به آن داشته و آلوده شدنمان به دست‌آویزهای آن کاملا آگاهانه و کنترل‌شده بوده و هیچ جای نگرانی‌ای وجود ندارد! لذا این آثار باید قادر باشند بیننده را به این «آگاهی» برسانند که ارتکابشان به سبک مزبور عمدی بوده و هدف و پیامی مدنظرشان بوده که می‌‌بایست مخاطب آنرا دریافت کند؛ در صورت موفقّیت در رساندن این پیام، این اطمینان به بیننده داده می‌شود که می‌تواند بدون نگرانی از متهم شدن به علاقه‌اش به یک اثر سطحی یا قدیمی یا کودکانه یا حادثه‌ای با خیال راحت عینک انتقاد را از چشم بردارد و در روایت فیلم غرق شده از درونش لذت ببرد.


      داستان‌های کودکانه‌ای که در فیلم Big fish روایت می‌شد، همین طور سادگی و حماقت تعمدی موجود در forrest gump از این طریق توانسته بودند در دل مخاطبانشان نفوذ کنند. بسیاری از فیلمهای کوئنتین تارانتینو نیز همچون Kill Bill یا Pulp Fiction که تا حدود هجوآمیزی خشونت فیلم‌های مرسوم حادثه‌ای را به تصویر می‌کشند نیز می‌توانند در این گروه جای بگیرند.


      در آرتیست هم به سیاق مذکور، فیلم از روایت‌های ساده و طنز لطیف اما ابتدائی فیلمهای اوایل صده بیستم بهره می‌برد اما به آنها آغشته نمی‌شود و می‌تواند بیننده را راضی سازد تا بدون تمایل به انتقاد و ایراد‌گیری ساعتی خود را به جای مردم یک قرن پیش تصور کرده و به سادگی مردم آندوران در خوشی‌های قهرمانان فیلم سهیم گشته و از ناراحتی‌هایشان دلخون گردد.

پیکر فرهاد

نام کتاب: پیکر فرهاد

نویسنده: عباس معروفی

ناشر: انتشارات ققنوس

چاپ هفتم: 1388 (در 3300 نسخه)

قیمت: 2200 ت

تعداد صفحات: 143 ص

جوایز: برندۀ جایزۀ سال 2002 بنیاد ادبی آرنولد تسوایگ

 

پیکر فرهاد رمانی نامتعارف، پیچیده و غیرخطی‌‌ است که راوی داستان در فضایی سورئال و وهم‌گونه به مکالمه‌ای هذیان‌وار با دیگر شخصیت‌های داستان و همچنین روایت رخدادهایی که در زمان‌های مختلف به وقوع پیوسته‌اند می‌پردازد. البته راوی که ظاهرا دختری نقاشی‌شده در جلد یک قلمدان می باشد، خود در نهادش از چند زن دیگر در زمانهای تاریخی مختلف تشکیل شده است؛ -از دختر ساسانی، گرفته تا دختری در شصت سال پیش و ...-


نکتۀ مهمی که می‌بایست قبل از مطالعه این کتاب به آن توجه شود، این است که این رمان اقتباسی می باشد از رمان مشهور صادق هدایت یعنی «بوف کور» و شخصیت‌ها و جو و فضای خود را کاملا از این داستان به عاریت گرفته است. و همچنانکه مستحضرید در «پیکر فرهاد» اینبار دختر منقوش در قلمدان «بوف کور» است که جانی دوباره یافته و از دغدغه‌های خود سخن به ‌زبان می‌آورد. در کنار دختر اثیری، مرد جوان راوی بوف‌کور، پیرمرد قوزی با خنده‌های مخوفش، زن لکاته و رجّاله‌ها به همراه عناصری دیگر چون تابلوی نقاشی، گل نیلوفر، جوی آب، کالسکه، چمدان حاوی جسد قطعه قطعه شده و... در جای‌جای کتاب مجددا مورد استفاده قرار می‌گیرند.


اما ظاهرا نویسنده، در این اثر تنها به بازنویسی بوف کور اکتفا نکرده و شخصیت‌هایی جدید با شرح‌حالهای گوناگون، به رمان افزوده است که یا از داستانهای دیگر هدایت اخذ شده‌‌اند و یا مخلوق خود نویسنده‌اند. حتی به نظر می‌رسد خود صادق هدایت هم در داستان حضور داشته و بارها مورد خطاب راوی قرار می‌گیرد.


لذا درکل نمی‌توان این اثر را، بدون توجه به رابطه‌اش با «بوف کور» مورد تحلیل و بررسی قرار داد. اما از آنجا که بوف کور خود از جمله پیچیده‌ترین و دشوارترین آثار ادبیات معاصر ایران محسوب می‌شود پس انتظاری نابجا خواهد بود اگر توقع داشته باشیم که رمان معروفی را هم بتوانیم (حتی با وجود مطالعه بوف کور) به سادگی درک کنیم.


به اذعان بسیاری از صاحب‌نظران حوزه ادبیات بوف‌کور، جزو آثار سمبلیک ایران به حساب آمده و نمادها و مفاهیم بسیاری در پشت عناصر مختلف داستانی اش پنهان است. تصویری که در جای‌جای داستان تکرار می‌شود و همواره توسط راوی روی قلمدانها ثبت می گردد: دختری اثیری و زیبا اما غمگین با پیراهنی مشکی است که در مقابل متضاد خودش پیرمردی زشت و قوزی، با عبایی زرد بردوش، شالی شتری بر دور سر و گردن، چشمانی هیز و خنده‌هایی موحش ایستاده، در حالی که خم شده و گل نیلوفری به او تعارف می‌کند و مرز میان آنها را جویی جاری پر می‌کند؛ به اعتقاد عده ای این تصویر می‌تواند نمادی از  عشق "هدایت" به دوره باشکوه و شکوفای ایران باستان در مقابل ایرانی که توسط اعراب مورد تاراج قرار گرفته است تلقّی گردد. «بوف کور» از دو داستان مجزا تشکیل شده که روایت‌گر زجر و دردهایی است که دو شخصیت از زمان‌های مختلف ایران (یکی معاصر هدایت و دیگری در زمانهای قدیم مثلا در دوره عباسیان) اما از یک عشق مشترک (شاید عشق به ایران باستان) متحمّل گشته‌اند و پیوند دهنده آن دو، تصویرهایی از رخ یار است که هر دو در زمان‌ خودشان ترسیم کرده‌اند. یکی روی بوم و دیگری بر یک کاسۀ عتیقه. در واقع شاید راوی بوف‌کور در لوای شرح ماوقع زندگی‌ به سایه‌ خود سعی می‌کند با همزاد یا همزادهای دردکشیده و نادیده‌اش در اعصار قبل و بعد خود درد و دل ‌کند....


بدین صورت «پیکر فرهاد»، نیز می‌تواند ادامه‌ای از این گفتمان بین نسلی تعبیر شود که شاید آغاز کنندۀ آن از دید نویسنده‌اش نظامی بوده و صادق هدایت آنرا به اوج رسانده و به نسلهای بعد از خود منتقل نموده است تا به همراه آنان در دل زمزمه کنند: "ای روزگار نقش و نگاران"......

تاریخ آمریکا از 1492 تا امروز

 

نام کتاب: تاریخ آمریکا (از 1492 تا 2009)

نویسنده: هاوارد زین

مترجم: مانی صالحی‌علامه

ناشر: نشر آمه

قیمت: 28000 ت

تعداد صفحات: 928 


کشتی‌های بزرگ در ساحل پهلو گرفتند و کریستف کلمب ظفرمند پا به خشکی گذاشت تا سرزمینی نو را کشف کند. این روایتی رسمی است از کشف قاره آمریکا. اما به‌راستی ساکنان بومی سواحل که به این کشتی‌ها نگاه می‌کردند چه فکری و چه عاقبتی داشتند. 


هاوارد زین در کتاب تاریخ آمریکا به روایت تاریخ از زبان آن کسانی پرداخته که تا به حال سخنگویی نداشته‌اند و البته او به جای قضاوت اخلاقی و سوگواری برای گذشته، تلاش دارد تا تاریخ از چشم دیگری هم دیده شود و راه برای اندیشه بهتر گشوده شود و آینده ما به تعبیر زین بر آن لحظات زودگذر مهر و شفقت گذشته پایه‌گذاری شود، نه بر آن قرون سراسر جنگ و خونریزی. 


به این ترتیب زین ترجیح می‌دهد به جای دمیدن در شیپور تاریخ دولتی، داستان کشف قاره‏ آمریکا را از دیدگاه بومیان و آراواک‏ها و ماجراى قانون اساسى ایالات متحده را از دیدگاه بردگان سیاهپوست و سرگذشت اندرو جکسون را از دید سرخ‏پوستان چِروکى و ماجراى جنگ داخلى را از دید ایرلندى‏هاى نیویورک و جنگ مکزیک را از دید سربازان فرارى لشکر ژنرال اسکات و پیدایش و توسعه صنایع و صنعت‏مدارى را از نگاه زنان جوان کارگر در کارخانجات نساجى لاوِل و جنگ اسپانیا - آمریکا را از دیدگاه کوبایی‌ها و اشغال ‏فیلیپین را از دید سربازان سیاهپوست لوزون و عصر زراندود را از نگاه کشاورزان ایالات جنوبى و جنگ جهانى اول را از دیدگاه سوسیالیست‌ها و جنگ جهانى دوم را از دیدگاه صلح‏‌طلبان و طرح نیودیل یا «اصلاحات روزولت» را از چشم سیاهپوستان محله ‏هارلم و انحصارطلبى و سلطه‏ آمریکاى بعد از جنگ جهانی را از دیدگاه کارگران‏ مزارع در آمریکاى‌لاتین تعریف کند. 


او با تکیه بر مستندات و به‌ویژه مکتوبات بر جای‌مانده و تحقیقات پژوهشگران نشان می‌دهد زمانى‌که کلمب وارد شد، تعداد جمعیت مردمی که بر عرصه‏ پهناور زمین‏هاى قاره‏‏‌ آمریکا پراکنده بودند، حدود 75 میلیون نفر بود که شاید 25 میلیون نفرشان ساکن آمریکاى‌‌شمالى بودند. آنان در واکنش به شرایط مختلف اقلیمى و خاک، صدها نوع فرهنگ‏ قبیله‏‌اى گوناگون و شاید دو‌هزار زبان مختلف را پدید آوردند. آنان فن کشاورزى را به‏‌کمال رساندند و دریافتند که چگونه باید ذرت را به عمل آورند که به صورت خودرو تکثیر نمی‌‏شود و باید آن را کاشت و داشت و آبیارى کرد و پس از برداشت محصول، باید غلاف یا پوشش روى ذرت را کند و دانه‌ها را جدا کرد. آنها با نبوغى خارق‏‌العاده‏ انواع دیگرى از میوه و سبزیجات از جمله بادام‏‌زمینى، کاکائو، توتون و کائوچو را پرورش دادند. 


اساطیر و داستان‌های برجای‌مانده، همگی از اندیشه والا و قلب پرمهر سرخپوستان حکایت دارند، کما اینکه کلمب خود به صراحت به این خوش‌قلبی اشاره می‌کند و البته آن را ساده‌لوحی می‌داند. طبق گزارش کلمب، سرخ‏پوستان بسیار ساده‌‏لوح هستند و چنان به‏‌راحتى اموال و دارایی‌‏هایشان را به دیگران مى‏‌بخشند که تا کسى به چشم خود نبیند، نمى‌تواند باور کند. وقتى شما تقاضاى چیزى را مى‌‏کنید که متعلق به آنهاست، هرگز نه نمى‌‏گویند. درست ‏برعکس، آنها حاضر هستند همه چیزشان را با دیگران شریک کنند... او در پایان گزارشش‏ از اعلی‌حضرتین تقاضاى کمک کوچکى کرده بود و مى‌‏گفت در مقابل، در سفر بعدى‌‏اش «هر قدر طلا که نیاز داشته باشند... و هر تعداد برده که بخواهند» برایشان مى‏‌آورد. به این‌ترتیب به‏‌خوبى پیداست که کریستف کلمب و اخلاف و جانشینانش به بیابانى‏ برهوت و خالى از سکنه نیامده بودند بلکه به دنیایى وارد شدند که در بعضى محل‏ها - درست مثل خود اروپا - جمعیت زیادى زندگى مى‏‌کردند که فرهنگ پیشرفته و پیچیده‌‏اى داشتند و روابط انسانى در میان آنها تکامل‌یافته‏‌تر از اروپاییان بود و روابط میان مردان، زنان، کودکان و طبیعت، شاید زیباتر و دلپذیرتر از هر جاى دیگرى در دنیا، به‏ دقت طراحى و تعیین شده بود. ساکنان بومی، مردمانى فاقد زبان نوشتارى بودند اما قوانین خاص خودشان، اشعار و تاریخ‌شان را به یاد سپرده و با واژگانى شفاهى که شاید پیچیده‌‏تر و کامل‏تر از اروپایى‌‏ها بود، همراه با آواز و رقص و نمایش‏هاى آیینى و سینه به سینه به نسل‏هاى بعدى منتقل ‏مى‌‏کردند. آنان توجه خاصى به رشد و پرورش شخصیت، استحکام اراده، استقلال ‏فردى، قابلیت انطباق، نرمش و حوصله، احساسات و عواطف، اقتدار و توانایى فردى‏ و نیز همراهى و شراکت با یکدیگر و با طبیعت اطراف‌شان داشتند. اما رهاورد کلمب برای اسپانیایی‌ها چه بود؟ به روایت زین آن همه طلا و نقره‌‏اى که به تاراج رفت و به اسپانیا حمل شد، مردم اسپانیا را غنى‌‏تر نکرد. فقط مدتى امکان برترى ناچیزى در موازنه‏ قوا را به شاهان اسپانیا بخشید و اینان فرصتى پیدا کردند تا سربازان مزدور بیشترى براى جنگ‌هایشان اجیر کنند. آنان به هر حال جنگ‌ها را باختند و تنها چیزى که باقى ماند تورمى مرگبار، مردمانى‏ گرسنه، ثروتمندتر شدن ثروتمندان، فقیرتر شدن فقیران و طبقه کشاورزى درهم‌‏شکسته بود. 


«تاریخ آمریکا از 1492 تا 2001» نوشته هاوارد زین با ترجمه مانی صالحی‌علامه را انتشارات کتاب آمه با قیمت 28000تومان و در 928 صفحه منتشر کرده است؛ کتابی که روایت مردم آمریکا را در برابر روایت رسمی مطرح و به آینده‌ای بدون خشونت سلام می‌کند.       
منبع: شرق

اسرار وال استریت

نام کتاب: اسرار وال‌ استریت

نویسنده: جین جی مارشال

مترجمین: محمد علی ذوالفقاریان، محمدرضا آبادی کریمی

چاپ اول: 1377

تیراژ: 2750 نسخه

انتشارات: «نشر دوران»


در پشت جلد این کتاب می‌خوانیم : «می‌گویند کتابی که بتواند چگونگی عملکرد حرفه‌ای وال‌استریت را روشن سازد هرگز نوشته نخواهد شد، زیرا افشای چنین واقعیت هایی بلافاصله پس از سود ناچیزی که عاید نویسنده می‌کند، موجبات نابودی وی را فراهم می‌سازد!...  امّا جین جی. مارشال (نویسنده ستون "در وال استریت چه می‌گذرد؟" در مجله بیزنس ویک) این خطر را به جان خریده و بررسی موشکافانه‌ای از واقعیت‌های عجیب مربوط به معاملات معمول وال استریت به عمل آورده است!»..... 


اگر از جمله کسانی هستید که با خواندن جملات بالا در مقدمۀ «مترجمین»، این توقع در شما شکل گرفته است که در طول مطالعه کتاب با انواع کلاه‌برداری‌ها و اختلاس‌های میلیونی، باندهای مخوف مافیایی، قتل و آدم‌ربایی!، بهره کشی از اقشار فرودست آمریکایی و دهها مورد دیگری مواجه گردید که نویسندۀ کتاب با فاش کردنشان جان خود را به خطر انداخته است! بهتر است که سطح انتظارات خود را پایین بیاورید!!   چرا که در این کتاب اثری از پرداختن به این مسائل نخواهید یافت. اتفاقا شاید برعکس با انواع قوانین سخت‌گیرانه و مراجعی آشنا شوید که با دقت، تمام رفتارها و فعالیت‌های سهامداران و دلالان بازار بورس را در وال ‌استریت رصد می‌کنند. درواقع کتاب «اسرار وال‌استریت» بیشتر معاملات پرسودی را مورد توجه قرار داده است که بر پایۀ «اطلاعات دقیقی» صورت گرفته‌اند که احتمالا معامله‌گرانشان از راه‌های غیر قانونی به آنها دست یافته‌اند.


بدین جهت هم اکثر فصول کتاب اختصاص یافته ‌است به معرفی بعضی دلالان عمده‌ و مدیران مالی مشهور وال استریت و شرح بعضی از معاملات و داد و ستدهای سهام توسط آنها که از دید نگارنده، همراه بوده‌ با تبادلات عمدتا غیر قانونی اطلاعات سری و درون سازمانی.


به اعتقاد جین مارشال، "دلالان اوراق بهادار همیشه و فقط روی چیزی شرط بندی می‌کنند که برایشان –وفقط برای خودشان- از روز روشن‌تر است." پس به این ترتیب میان این دلالان و همچنین مدیران مالی در وال‌استریت، این توافق نانوشته وجود دارد که "هرگونه تلاش با توسل به هر وسیلۀ ممکن برای کسب اخبار دست اول، جزء لاینفک شغلشان است."...


از ضعف‌های کتاب استفاده بیش از حد نویسنده از اسامی مستعار و فرضی با وجود ادعایش بر واقعی بودن همه روایت‌های ذکر شده در کتاب است که معتبر بودن بخش اعظم آنها را زیر سوال برده و استناد به آنها را غیر ممکن می‌سازد. اتکای مارشال به نام‌های مستعار ظاهرا به علت عدم تمایلش به آسیب رساندن به وجهه صاحبانشان عنوان شده، ولی نمی‌توان تاثیر اجتناب از مسئولیتی که ادعاهای غیر مستند و اثبات نشده ممکن بوده متوجه‌اش سازد را در اتخاذ این تصمیم نادیده گرفت.


در مجموع به نظر من مطالعه این کتاب برای بدست آوردن شمایی کلی (البته برگرفته از نظرات شخصی یک تحلیلگر بورس) از حفره‌های قانونی موجود در وال‌استریت و دیگر بازارهای سرمایه گزینه بدی نیست، اما بالقوه نمی‌توان آنرا منبع مناسبی تلقی کرد برای تحقیقات علمی و یا استناد بر حقایق و شواهدی که مدعی‌شان است.

زندگی نامه جبار باغچه بان، روشنگر تاریکی ها

روشنگر تاریکی ها: خودنوشت های جبارباغچه بان و همسرش. تهیه کننده:موسسه فرهنگی هنری پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان. تهران: موسسه فرهنگی هنری پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، ۱۳۸۹. ۱۴۸۰۰ تومان.

روشنگر تاریکی ها" در برگیرنده زندگی باغچه بان و همسر و یاورش صفیه میربابایی و یادداشت های ثمین و ثمینه باغچه بان درباره زندگی پدر و مادرشان و مجموعه عکس هایی از آلبوم خانوادگی آن ها است.

جبار باغچه بان از پیشگامان آموزش و پرورش نوین و پایه گذار آموزش و پرورش ناشنوایان ایران است. او یک مبارز واقعی است و در جنگ با تاریکی و نادانی اگر چه زخم ها بر می دارد اما پیروزی با اوست زیرا باور دارد که پیروزی با دانایی است.

"روشنگر تاریکی ها" تلاش های جبار باغچه بان و همسرش به عنوان یکی از تاثیرگزارترین کوشندگان راه فرهنگ و ادبیات کودکان را بازگو می کند و الگویی آرمانی اما واقعی در دسترس نسل جدید می گذارد تا از دشواری ها نهراسند و آن ها نیز با ادامه راه آن ها به کاروان بزرگ روشنگران تاریکی این سرزمین بپیوندند.

کتاب با یادداشت های صفیه میربابایی همسر باغچه بان آغاز می شود و با زندگینامه ی خود نوشت باغچه بان ادامه می یابد. او در این نوشته از سختی های راه گفته است و دردهایش. او خود، نوشته اش را به فریاد گوش خراشی تشبیه کرده است و امیداش این بوده است که: "این فریاد جانگدازی من، لااقل موجب عبرت خوانندگان باشد و بس". روشنگر تاریکی ها کتابی است تفکر برانگیز و اثر بخش.

این اثر نخستین جلد از مجموعه کتاب های زندگینامه کوشندگان راه بهزیستی کودکان ایران است که موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات منتشر کرده است.

منبع: «کتابک»

لالایی برای کودکان یک ماهه تا سه ساله

لالایی ها و ترانه های نوازشی از تولد تا سه سالگی

لالایی ها و ترانه های نوازشی، از تولد تا سه سالگی. نویسنده: ثریا قزل ایاغ.  تهران: موسسه فرهنگی هنری پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، ۱۳۸۹. ۱۵۰۰ تومان.

این کتاب بر پایه ی این اندیشه شکل گرفته است که ادبیات گزینه ی برتر برای پرورش ذهنی و عاطفی و روانی کودک است و "بر آن است تا نقشی را که ادبیات کودکان می تواند در سه سال اول زندگی، از نوزادی تا سه سالگی داشته باشد به پدران و مادران جوان یادآور شود، بخشی از مسئولیت آن ها که اصل است و اغلب از دیده پنهان می ماند."
در این کتاب نخست ویژگی های کودکان این گروه سنی و سپس گونه های ادبی مناسب از گنجینه ی ادبیات عامیانه در چهار گروه لالایی ها، ترانه های نوازشی، بازی- ترانه های حسی – حرکتی و قصه های منظوم معرفی شده است. که با ارائه ی ویژگی ها و کارکردهای هر گونه ادبی و نکته هایی درباره ی گزینش آن ها همراه است و پدر و مادر جوان را به انتخاب آگاهانه رهنمون می شود. همچنین در این کتاب چند نمونه لالایی، ترانه و قصه ی منظوم در دسترس والدین قرار گرفته است.
نویسنده و گردآورنده ی این اثر ثریا قزل ایاغ از کارشناسان برجسته ی ادبیات کودکان و از کوشندگان نهاد کودکی در ایران و استاد کتابداری است.

منبع: «کتابک»

الفبای تقلب

نام کتاب: الفبای تقلب

موضوع: مجموعه داستان، طنز، آثار بزرگان

مترجم: حسین یعقوبی

انتشارات: مروارید

نویسندگان: فرانتز کافکا، جیمز تربر، دانیل خارمس، گروچو مارکس، دوروتی پارکر و دیگران



نویسنده مقاله: حسین جاوید (کتابلاگ)


البته نه می‌توان تعریف جامع و کاملی از «گروتسک» ارایه‌ داد و نه من قصد انجام چونین کاری را دارم، اما در ساده‌ترین و خلاصه‌ترین شکل می‌توان گروتسگ در داستان را نوعی طنز رعب‌آمیز معرفی کرد که در مرز بین وحشت و اعجاب با موقعیت‌های مضحک قدم برمی‌دارد. دم‌دست‌ترین مثال، شاید «مسخ» کافکا باشد که در عین تناقض‌آمیز و کمیک بودن ِ تبدیل «گرگور سامسا» به حشره‌ای عظیم، موقعیتی هراس‌آور و تلخ را خلق می‌کند. داستان‌های مجموعه‌ی «الفبای تقلب» اغلب بیش از آن‌که طنز ـ به تعریف دقیق و آکادمیک آن ـ باشند، گروتسک هستند. قرار نیست خواننده را بخندانند و لحظات سرخوشانه و مفرحی برای‌اش فراهم آورند. برعکس، مخاطب را به درون مهلکه‌ای سیاه پرتاب می‌کنند و به اندیشیدن وامی‌دارند.

 

نام کتاب، طرح جلد و آن عبارت «طنزنوشته» بسیاری از مخاطبان را به اشتباه خواهند انداخت. پس هم‌این اول باید تکلیف خواننده را مشخص کرد! درواقع، ظاهر این کتاب مبتذل‌تر از آن‌چیزی که واقعن هست به نظر می‌رسد و احتمالن ناشر در اندیشه‌ی جذب طرف‌داران فراوان آثار فکاهی و سرگرم‌کننده بوده، در حالی که مخاطبان اصلی این اثر ـ فارغ از سطح کیفی آن ـ کتاب‌خوانان نخبه‌تر و سخت‌گیرتر هستند.

 

در «الفبای تقلب» ۳۸ داستان از ۱۰ نویسنده با ملیت‌ها و سبک‌های گوناگون توسط آقای «حسین یعقوبی» انتخاب، ترجمه و منتشر شده است. (به سبک «املی پولن،» که به چیزهایی دقت می‌کرد که دیگران نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت بودند، باید بگویم که پشت جلد کتاب نوشته شده این مجموعه ۳۷ داستان کوتاه دارد. احتمالن نویسنده‌ی یادداشت ِ پشت جلد یا ریاضیات‌اش ضعیف است یا چشم‌های‌اش!) این نویسنده‌گان، هر چند همه معاصرند، اما در بازه‌های زمانی گوناگون و متفاوتی زنده‌گی کرده و نوشته‌اند. اتفاقن یکی از ضعف‌های کتاب هم هم‌این است که در انتخاب داستان‌ها و نویسنده‌ها هیچ منطق و نظمی دیده نمی‌شود و کتاب معجونی‌ست «شترگاوپلنگ»وار از هر آن‌چه مترجم فکر می‌کرده به‌عنوان «طنز» واجد ارزش است. مثلن، ۱۱ داستان کوتاهی که از «جیمز تربر» در کتاب نقل شده‌اند جمله‌گی پارودی فابل‌نویسی هستند و از نظر ژانر صد و هشتاد درجه با دیگر نوشته‌های کتاب متفاوت‌اند. به غیر از جیمز تربر از این نویسنده‌گان هم آثاری در «الفبای تقلب» منتشر شده است: «دانیل خارمس،» «استر کلیز،» «ویرجیلو پینه‌را لی‌یرا،» «فرانتس کافکا،» «دوروتی پارکر،» «گروچو مارکس،» «فرناندو سورنتینو،» «ارسولا ویلیس جونز،» و «هوراشیو کوئیروگا.»

 

پاشنه‌ی آشیل «الفبای تقلب» این است که هیچ‌چیز غافل‌گیرکننده‌ای ندارد! اغلب داستان‌های کتاب معمولی و از نظر کیفی متوسط هستند. نمی‌دانم، شاید من زیادی سخت‌گیر هستم که گمان می‌کنم وقتی مترجمی دست به انتشار چون‌این کتابی می‌زند لزومن باید داستان‌هایی را انتخاب کند که خاص و برجسته باشند و چیزی برای فراموش‌ناشدن داشته باشند. برای این‌که بی‌مصداق حرف نزنم، به خانم «مژده دقیقی» اشاره می‌کنم که سلیقه و دقتی که در انتخاب داستان‌ به خرج می‌دهند ـ مثلن، در «این‌جا همه‌ی آدم‌ها این‌جوری‌اند» یا «نقشه‌های‌ات را بسوزان» ـ واقعن تحسین‌برانگیز است. من دوست دارم اگر کتابی می‌خوانم که گزیده‌ی آثاری از چند نویسنده است ـ و طبعن دست‌ مترجم برای انتخاب بسیار باز بوده ـ با به‌ترین‌ها مواجه باشم، نه با معمولی‌ها. شاهد مثال: دو داستانی که از کافکا در «الفبای تقلب» منتشر شده از بدترین و بی‌ارزش‌ترین نوشته‌های کافکاست. اغلب دیگر داستان‌ها هم، با آن‌که بی‌انصافی‌ست بگوییم خیلی ضعیف‌اند یا مطلقن جذابیتی ندارند، نوشته‌های درجه‌یک و شاخصی نیستند. این است که موفقیت کتاب صرفن می‌تواند به یک فروش خوب در بازار محدود بماند، و نه هیچ‌ امتیاز دیگر. جدا از ضعف در انتخاب داستان‌ها ایرادهای دیگری هم به تحقق این اتفاق یاری می‌دهند که به آن‌ها اشاره می‌کنم.

 

مترجم کتاب موخره‌ای با نام «درباره‌ی تفاوت طنز و کمدی» ضمیمه‌ی داستان‌ها کرده‌اند که به نظر من بسیار بی‌ربط و فکرنشده است. این یادداشت ـ که تقریبن ترجمه‌ی خلاصه‌ی مدخل طنز و مدخل کمدی در فرهنگ اصطلاحات ادبی انگلیسی‌زبان است ـ هیچ چارچوب شسته‌رفته و مستحکمی ندارد و باری به هر جهت حجم زیادی اطلاعات ادبی ِ تاریخی را به خورد خواننده می‌دهد. اگر این کتاب یک ویراستار کارشناس و باتجربه داشت، حتمن به مترجم و ناشر یادآوری می‌کرد که چون‌آن‌چه قرار است مقدمه یا موخره‌ای در این کتاب منتشر شود، این یادداشت باید در باب گروتسک و شناساندن طنز سیاه و سوررئال به خواننده باشد، تا او بتواند با کمک این اطلاعات با دید عمیق‌تری داستان‌ها را بخواند و از آن‌ها لذت ببرد. بحث درباره‌ی تفاوت‌های طنز و کمدی در پایان این کتاب بی‌جاست و موضوعیت ندارد.

«الفبای تقلب» به یک ویرایش درست و حسابی هم نیازمند بوده که متاسفانه ناشر از کتاب دریغ کرده است. من، پیش از این، کتاب «مرگ در می‌زند» نوشته‌ی «وودی آلن» (نشر چشمه) را با ترجمه‌ی آقای یعقوبی خوانده بودم و حالا می‌فهمم که نقش ویراستار در پاکیزه‌گی و خوش‌خوانی آن کتاب چه‌قدر مهم بوده است. آقای یعقوبی، به سبک اغلب مترجم‌ها، در بسیاری موارد جملات را با ساختار انگلیسی به فارسی برگردانده‌اند و اشکالات نگارشی و ویرایشی و روان‌نبودن نثر در ترجمه‌ی‌شان فراوان به چشم می‌خورد. یک ویراستار می‌توانست، خیلی ساده، همه‌ی این معضلات را رفع کند و کتاب را یک سر و گردن بالاتر ببرد. ضمنن، مترجم چند بار نام William Makepeace Thackeray را به‌صورت «ویلیام مک‌پیس ثاکربی» ضبط کرده‌اند که من هر چه تلاش کردم موفق به پیدا کردن حرف «ب» در فامیل این نویسنده‌ی مشهور نشدم.

 

باری، «الفبای تقلب» هر چه بود، چندان باب طبع من نبود. با توجه به این‌که مدت زیادی از چاپ این اثر نمی‌گذرد، باید منتظر ماند و دید دیگر خواننده‌گان چه نظری راجع به این کتاب خواهند داشت. راستی، اگر کسی توانست وجه تسمیه‌ی داستان «الفبای تقلب» نوشته‌ی دانیل خارمس را ـ که نام‌اش به کتاب هم داده شده ـ پیدا کند، من را بی‌خبر نگذارد.