نام کتاب: جابجایی
از مجموعۀ: خیابان هراس (جلد دوم)
نویسنده: آر. ال. استاین
مترجم: آرزو احمی
چاپ اول: 1389
انتشارات: ویدا
موضوع: حادثهیی، ترسناک (ژانر وحشت)
نیکول دختری نوجوان است که فکر میکند به معنای واقعی یک بازنده است، با دوست پسرش به هم زده و با پدر و مادرش دچار اختلاف شده است، برخلاف او دوست صمیمیاش لوسی زندگی خیلی بهتری دارد خیلی از او زیباتر است ، دوست پسر باحالتری دارد و پدر و مادرش هم واقعا خوب و مهربان هستند. به همین خاطرست که عصر روزی که از لوسی میشنود که آنها میتوانند بدنهای هم را عوض کنند با اینکه باوری به این مساله ندارد از این پیشنهاد استقبال میکند. و با او به سمت دیوار جابجایی میرود...
اما اینکه آنها میتوانند واقعا بدنهای هم را جابجا کنند تنها چیزی نیست که قرار است نیکول را در آن شب غافلگیر و متحیر کند... او خیلی زود از این جابجایی پشیمان خواهد شد مخصوصا زمانی که متوجه گردد دوست عزیزش لوسی نه به دلیل کمی تفریح و سرگرمی که برای نیل به اهداف شوم دیگری او را تشویق به این جابجایی کرده است اما آیا دیگر برای جبران و بازگشتن به بدن قبلی راهی خواهد ماند؟
این کتاب برخلاف اینکه با توجه به موضوعش (جابجایی و روابط دو دختر مدرسهیی)، ظاهرا غیرجذاب و تکراری به نظر میرسد روایت مهیج و غافلگیر کننده و البته ترسناکی دارد که کاملا خواننده را وارد ماجرا کرده همراه قهرمان داستان میسازد.
مجموعه خیابان هراس مخصوصا این جلد میتواند پیشنهاد خوبی باشد برای نوجوانان و بزرگسالانی که علاقه خاصی به ژانرهای وحشت، حادثهیی و یا فانتزی دارند و حوصله خواندن کتابهای جدی تر که نیازمند تمرکز و صرف وقت بیشتری هستند را ندارند.
آر. ال. استاین نویسنده مشهور آمریکایی است که تا حال کتابهای بسیاری در ژانر وحشت نگاشته است. از آثار او مجموعه های «تالار وحشت»، «دایره وحشت» و «سایه وحشت» نیز در ایران ترجمه شده اند.
استاین میگوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست!"1 او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی میکند. استاین میگوید:"من عاشق این هستم که خوانندههایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناکترین مکان کجاست؟ این محل ذهن خود شماست."1
1: منبع ویکپدیا
نویسنده: لوییس سَکِر
مترجم: حسین ابراهیمی
چاپ اول: 1379
چاپ ششم: 1389 (1100 نسخه)
جوایز: ---برنده جایزه نیوبری 1999، برنده جایزه ادگار آلن پو 1999--- برنده جایزه «نشنال بوک» در ادبیات کودک و نوجوان--- بهترین کتاب سال به انتخاب «اسکول لایبراری جورنال»--- بهترین کتاب نوجوان به انتخاب انجمن کتابداران آمریکا--- بهترین کتاب سال به انتخاب «پابلیشرز ویکلی»--- برنده پرفروشترین کتاب نوجوانان
کتاب سال جمهوری اسلامی ایران 1379--- برنده جایزه نیوبری در ترجمه 2001--- کتاب ویژه شورای کتاب کودک 1379--- کتاب برگزیده سلام بچهها 1379--- برگزیده نخستین جشنواره کتاب برتر انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان در سال 1385
داستان روایت کننده زندگی نوجوانی کمرو و چاق به نام «استنلی» است که به خاطر
جرمی که مرتکب نشده، محکوم میگردد تا به اردوگاه بازپروری نوجوانان «گرین لیک»
برود. این اردوگاه در صحرایی کویری و لمیزرع در ایالت تگزاس واقع است. او تقصیر
اصلی این اتفاق را بر گردن بداقبالی خود (که در خانوادۀ آنها مسئلهیی ارثی و
بازمانده از پدر پدربزرگش به نظر میرسد!) میاندازد.
در این اردوگاه پسران بزهکار را وادار میکنند تا در صحرا روزانه گودالهایی بیاستفاده حفر کنند تا به قولی اصلاح شوند. او در آنجا ناچار است ضمن اینکه خستگی یکزور بیگاری طاقتفرسا، درد تاولهای دست و گرمای سوزان تابستانی را تحمل کند، فراز و نشیب ارتباط با پسرانی را نیز به جان بخرد، که معمولا از تازهواردها با روی خوش پذیرایی نمیکنند....
روایت روان، گیرا و احساسی، توصیفات دقیق، ملموس و واقعی، رویدادهای مهیج و جذاب، و معماها و اتفاقات غافلگیر کننده، و البته ترجمهای درخشان از حسین ابراهیمی تنها بعضی از عواملی هستند که خواننده را مجاب میکنند تا آنجایی که میتواند از زمین گذاشتن کتاب قبل از اتمامش خودداری نماید. مطالعه این کتاب را به تمام نوجوانان و بزرگسالانی نیز که به خواندن یک داستان خوشخوان، جذاب و تاثیر گذار علاقهمندند پیشنهاد مینمایم...
قسمت کوتاهی از داستان:
بیل در دستهای نرم و گوشتالوی استنلی سنگینی میکرد. او سعی میکرد بیل را توی زمین فرو کند، اما تیغه آن با صدای خشکی به زمین میخورد و بدون آنکه توی زمین فرو برود، به هوا میپرید. لرزشهای ناشی از برخورد تیغۀ بیل با زمین از دستۀ آن بالا میآمد، به مچهای استنلی میرسید و استخوانهای او را میلرزاند.
هنوز هوا تاریک بود. تنها نوری که اطراف را روشن میکرد، نور ماه و ستارگان بود. استنلی هرگز این همه ستاره در آسمان ندیده بود. انگار تازه خوابش برده بود که آقای پندنسکی داخل چادر شد و همه را بیدار کرد... صبحانه به آنان مقداری سریل ولرم داده بودند. اما آبمیوهای که با سریل دادند خیلی خوب بود. سریل چندان هم بدمزه نبود منتها بوی تخت استنلی را میداد.
....توی دریاچه آنقدر گودال و تل خاک دیده میشد که استنلی را به یاد عکسهای سطح ماه میانداخت. آقای پندنسکی گفته بود: «اگر چیز جالب یا غیر عادیای پیدا کردی، باید آنرا یا به من گزارش کنی یا وقتی آقای عالیجناب با تانکر آب آمد، به او. اگر سرپرست اردوگاه از آنچه پیدا کردی خوشش آمد، بقیه روز را میتوانی استراحت کنی.»
نویسنده: تری دیری
مترجم: مهرداد تویسرکانی
چاپ اول: 1386
انتشارات: کتابهای بنفشه (واحد کودک و نوجوان قدیانی)
عنوانهای هر جلد: 1- اکتشاف در رازول، 2- ناوی که
نامرئی شد،
3- نشت اطلاعات 4- مرد زمستان هستهای
مخاطب: نوجوانان و بزرگسالان
تری دیری نویسندۀ مجموعه «تاریخ ترسناک» (نشر افق) در "پروندههای محرمانه"، به طرزی جذاب و موجز به معماهایی حل نشده از تاریخ معاصر میپردازد که زمانی جنجالهای بسیاری برپا کرده بودند و به اعتقاد نویسنده این احتمال وجود دارد که واقعیات و اسنادی در مورد آنها همچنان در پروندههایی سری با مُهر محرمانه نزد دستگاههای اطلاعاتی ایالات متحده یا دیگر کشورها به دلایل امنیتی پنهان شده باشد.
نویسنده در هر جلد ابتدا داستانی نیمه واقعی را نقل میکند که حاوی شخصیتهایی خیالی یا حقیقی گاه با اسامییی مستعار میباشد. و در آن به شرح و تفسیر ماوقع از دیدگاه این شخصیتها پرداخته، ضمن این که خواننده را با موضوع و اهمیتش آشنا میسازد، علاقه و کنجکاویش را نیز برای یافتن حقیقت برمیانگیزد.
در ادامه کتاب دارای «واژه نامه»، «زندگی نامه»، و بخشهایی دیگر است که در آنها اطلاعات واقعی و سودمندی درج شده که دانستن آنها برای درک شرایط آن دوران و فهم معمای ذکر شده لازم مینماید.
به نظر من بخش اصلی کتاب (البته از لحاظ محتوا نه حجم) فصل پروندههای طبقه بندی شده است که در آن همۀ اطلاعات اثبات شده ولی متناقض ذکر شده و نظرات مخالف و موافق در کنار هم قرار گرفته است تا خواننده قادر باشد در مورد صحت و سقم و درستی و نادرستی هر کدام قضاوت نماید.
در مجموع بیش از آنکه دانستن جواب این معماها اهمیت داشته باشد، مطالعه اطلاعات عمومی و تاریخی و گاها علمییی که در کتاب به نحو جذابی ارائه شده میتواند برای نوجوانان علاقهمند بسیار سودمند باشد. در کنار این مسئله، این کتابها خوانندگانش را با روشی از تحلیل غیر قطعی علمی آشنا میکنند که در آن هیچگاه قرار نیست به دنبال صدور حکمی یکجانبه بود و حتما نظری را 100% پذیرفت و نظری دیگری را 100% رد کرد.
جلد اول- اکتشاف در رازول: اشاره دارد به واقعهای که ظاهرا در طی آن یک شیء ناشناخته در صحرای نیو مکزیکو سقوط کرد و عدهیی بر این باور بودند که این شیئ احتمالا مربوط میشده به یک سفینه بیگانه.....
خواندن این کتاب به همه علاقهمندان به موضوعات ماوراءالطبیعه و معتقدان به وجود یوفو ها و مخالفین آنها پیشنهاد میشود.
جلد دوم- ناوی که نامرئی شد: عده یی بر این اعتقادند که در طول جنگ جهانی دوم، آمریکا به وسیله تحقیقاتی که به یک سری از دانشمندان خود از جمله آلبرت اینشتین محول کرده بود قادر گشته بود ناوی را طراحی کند که میتوانست از طریق استفاده از قوانین مغناطیسی خود را نامرئی سازد، اما احتمالا این تحقیقات به مرگ عدهیی از سربازان آمریکا منجر شد که دولت را واداشت تا در مورد این توانایی سکوت اختیار کند.....
این جلد حاوی اطلاعات مفیدی درباب مباحث فیزیک نوین است که خواندش برای علاقهمندان این علم پر رمز و راز خالی از لطف نخواهد بود...
جلد سوم- نشت اطلاعات: در زمان جنگ سرد دو جوان آمریکایی به جرم فروش پروندههای حساس به زندان میافتند، و مدتی بعد میگریزند. عدهیی فروش اطلاعات و دستگیری این افراد را ترفندی میدانستند که توسط دولت آمریکا برای فریب شوروی و دادن اطلاعات غلط برای آنها طراحی شده بود عدهیی دیگر.....
جلد چهارم- مرد زمستان هستهیی: ولادیمیر الکساندرف دانشمند هستهیی شوروی و ارایه کننده فرضیه زمستان هستهیی، که به دلیل همین فرضیه در جهان از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار بود، بعد از سفر به اسپانیا در سال 1958 برای شرکت در یک کنفرانس علمی، ناپدید شد و تا امروز هیچ خبری از سرنوشت او در جهان مخابره نشده است، مسئول ربوده شدن او چه کسی یا چه دولتی بود؟؟ آیا نظریات او در مورد جنگ هستهیی به قدری تکاندهنده بود که سیا، یا کا.گ.ب، و یا حتی ام.آی.6 تصمیم به سر به نیست کردنش گرفتند؟؟.....