سی کتاب

سی کتاب

برای عامه
سی کتاب

سی کتاب

برای عامه

آرتیست


نام فیلم: هنرمند، یا آرتیست (
Artist)

کارگردان: مایکل (یا میشل!) هازاناویسیوس

بازیگران: ژان دوژاردن و برنیس بژو

جوایز: برندۀ 7 جایزه «بفتا» که عبارت بودند از بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر مرد، فیلنامه، موسیقی، فیلم برداری و طراحی لباس. نامزد 6 جایزۀ «گلدن گلوب» که جوایز بخش بهترین فیلم کمدی، بهترین بازیگر مرد و بهترین موزیک متن را دریافت کرد. برندۀ جوایزی از حلقه منتقدان فیلم لندن و انجمن کارگردانان آمریکا و در نهایت نامزد دریافت 10 جایزۀ «اسکار»....

 


      داستان این فیلم در سالهای بین 1927 تا 1932 جریان دارد که دورۀ گذار سینمای صامت به عصر سینمای صدادار به حساب می‌آید. قهرمان داستان جورج والنتین (با بازی ژان دوژاردن) یک ستارۀ محبوب سینمای صامت آن‌دوران است که به مرور زمان با افول رونق فیلم‌های صامت کم‌کم چهرۀ او هم به حاشیه رفته و به دست فراموشی سپرده می‌شود. امّا او که مردی مغرور و متّکی به نفس است، تسلیم این موج نوی سینمایی نشده و سعی می‌کند در مقابل آن بایستد، غافل از اینکه این موج عظیم‌تر از آنست که بتوان به تنهایی در مقابل آن مقاومت کرد و بالطبع این ستارۀ تنها و سنتی را نیز در برگرفته و بسرعت می‌شکند. همزمانی این مسئله با دوران رکود اقتصادی آمریکا و سقوط سهام‌های بورسی بالکل جورج رانده شده از سینما را ورشکسته کرده و به نابودی‌اش منجر می‌گردد. امّا در مقابل، همزمان با سقوط این ستارۀ ورشکسته، زنی جوان که اتفاقا به واسطۀ او پا به دنیای سینما گذاشته کم‌کم پیشرف کرده و به نمایندگی از دنیای نوی سینما قدم‌به‌قدم پله‌های ترقی را می‌پیماید و به اوج شهرت و محبوبیت می‌رسد...


      این فیلم را می‌توان سوگنامه‌ای برای دوران باشکوه، رمانتیک و پرشور سینمای صامت دانست، که ناجوانمردانه بنا به تقدیر تاریخ، با ورود تکنولوژی و امکانات مدرن به سینما زیر پا له شد، و دیگر مجالی برای ابراز وجود نیافت. دورانی که احساسات و عواطف بی‌پیرایه، به صادقانه‌ترین شکل ممکن در سینما نمایش داده شده و به تماشاگر انتقال می‌یافت؛ و در مقابل مخاطب نیز بدون گرفتن هیچ ژست روشن‌فکری یا منتقدانه، برای لذت بردن به سینما رفته و به سادگی نیز عشق عمیق خود را نسبت به بازیگران فیلم ابراز می‌‌داشت....


      نکته‌ جالب توجه درمورد این فیلم، این‌است که با وجودی که فیلم از یک داستان خطی، غیر پیچیده و نه‌چندان نوآورانه برخوردار بوده و در عین حال سیاه سفید و صامت می‌باشد اما نگاه‌های بسیاری را به خود جلب کرده و مورد تحسین بسیاری از منتقدان و عموم مردم قرار گرفته است. به نظر شخص من دلیل این مسئله را جدا از تدوین کاملا حرفه‌ای این فیلم و بازی بی‌نقص و به یادماندنی بازیگرانش -مخصوصا آقای ژان دوژاردن فرانسوی- و البته موسیقی زیبای لودویک بورس و دهها حسن دیگر!!.. باید در هوشمندی‌‌ای جستجو کرد که در نهاد این فیلم مستتر است. کیفیت این هوشمندی مرزی را می‌سازد که گذر از آن می‌تواند یک فیلم را به یک اثر ماندگار و یا به یک افتضاح تاریخی! بدل کند. وجود این هوشمندی زمانی واجب می‌نماید که فیلم بخواهد «عامدانه» -حالا به قصد هجو یا تحسین یک ژانر خاص- مرتکب همان سبک و عملی بشود که بنا به شرایط، فی‌نفسه پسندیده و جذاب نیست و یا مورد نقد منتقدان آن ژانر هنری است. اینگونه آثار معمولا به روشنی این مطلب را می‌رسانند که ما خود مبرا از این سبک، نگاهی از بالا به آن داشته و آلوده شدنمان به دست‌آویزهای آن کاملا آگاهانه و کنترل‌شده بوده و هیچ جای نگرانی‌ای وجود ندارد! لذا این آثار باید قادر باشند بیننده را به این «آگاهی» برسانند که ارتکابشان به سبک مزبور عمدی بوده و هدف و پیامی مدنظرشان بوده که می‌‌بایست مخاطب آنرا دریافت کند؛ در صورت موفقّیت در رساندن این پیام، این اطمینان به بیننده داده می‌شود که می‌تواند بدون نگرانی از متهم شدن به علاقه‌اش به یک اثر سطحی یا قدیمی یا کودکانه یا حادثه‌ای با خیال راحت عینک انتقاد را از چشم بردارد و در روایت فیلم غرق شده از درونش لذت ببرد.


      داستان‌های کودکانه‌ای که در فیلم Big fish روایت می‌شد، همین طور سادگی و حماقت تعمدی موجود در forrest gump از این طریق توانسته بودند در دل مخاطبانشان نفوذ کنند. بسیاری از فیلمهای کوئنتین تارانتینو نیز همچون Kill Bill یا Pulp Fiction که تا حدود هجوآمیزی خشونت فیلم‌های مرسوم حادثه‌ای را به تصویر می‌کشند نیز می‌توانند در این گروه جای بگیرند.


      در آرتیست هم به سیاق مذکور، فیلم از روایت‌های ساده و طنز لطیف اما ابتدائی فیلمهای اوایل صده بیستم بهره می‌برد اما به آنها آغشته نمی‌شود و می‌تواند بیننده را راضی سازد تا بدون تمایل به انتقاد و ایراد‌گیری ساعتی خود را به جای مردم یک قرن پیش تصور کرده و به سادگی مردم آندوران در خوشی‌های قهرمانان فیلم سهیم گشته و از ناراحتی‌هایشان دلخون گردد.